ارزوی مامان

سلام به یکی یه دونه خودم ببخشید عزیزم که دیر میام وبلاگت ولی با کلی عکس و خبراومدم اول از همه یازده ماهگیت مبارک انشالله همیشه سالم و سلامت باشی بریم سراغ اتفاقات این ماه توی این ماه کلی سفر رفتیم اول رفتیم استان لرستان و سر سبزی های اونور تو مثل همیشه خیلی پسر خوبی بودی اصلا اذیت نکردی  اینم عکسای اون سفر: توی سفر همه اش میخواستی بری بغل بابایی و برامون رانندگی کنی عاشق ماشینی و فرمون الهی فدای راننده کوچولوی خودم بشم من اینجا هم کنار یه رودخانه بود که کلی توش اب بازی کردی و فیلمش را گرفتم انشالله بعدا بزرگ شدی نشونت میدم اینجا هم کنار چشمه لنگان بود که کلی برای اب ذوف میکردی اینم تو راه برگشت نزد...

سلام نازگلم امروز یه روز خیلی خیلی خاص بود تو یهویی بلند شدی و راه افتادی کلی ذوق کردیم برات وای پسر زرنگم خیلی ذوق داری که راه میری میدوی و میخندی بعدش یهویی تالاپی میفتی و غش غش برامون میخندی عاشقتم عروسکم